هر بار که به درس های استاد گوش می دم ، هر بار که از دریای رحمت الهی نوشانوش و مست میشم ، هربار که در درگاه الهی حرف می زنم و هیچ دعایی ندارم ، در هر لحظه که خود را می بینم و جز ادای دین و سراپا آماده جان فشانی در راه استاد چیزی نمی بینم و با نگاهی به دیروز خویش ..... و چقدر گمگشته بودم و تشنه . . .
با خود می اندیشم ، سبد سبد عشق و عرفان جاری در عرفان کیهانی را مگر می شود انسانی ببیند و فریاد شعف نزند . با خود در اندیشه ام استاد مهربانمان که اتمام حجت ها کرده است و این بار کمیته بی نوایی هم نیست که کاسه ها را در سرشان بشکنیم . تنها پیام وکیل محترمی می ماند که خویش و دوستان شاهد بودیم سال گذشته که استاد از تهمت ها مبرا گشتند و آزاد چه کلام سخیفی بر زبان جاری ساخت و آنجا واقعا سکوت کردیم.
سکوت به جهت چه صلاحی ؟ واسه چه افرادی تا با فرصت بهتر به هدف خودشان برسند ؟
یاران خوب عرفان الهی کجائید؟ ....
نگاهی به تقویمتان بیاندازید.
مراجعه کنندگان این وبلاگ از خارج کشور تعداد بیشتری هستند تا داخل . شما ها از بهر چه صدای جویبار را به گوش همه تشنگان و در راه ماندگان عالم نمی رسانید؟.
فریاد یاران حلقه گوش کیهان را کر خواهد کرد .
و نیاید روزی که تار مویی از افتخار بشریت کسر شود . . نیاید ... نیاید...
ای شیطان و شیطانیان با شما هستم . . .
۱ نظر:
1+
ارسال یک نظر