فرادرمانگری

با کسب اجازه و سلام بر استاد گرانقدرمان ،این وبلاگ بنا به وظیفه و جهت ایجاد مرهم بر درد فراق یار آغاز شد . همچنین به بررسی موانع و شناخت فرصت ها و تهدید های عرفان کیهانی ( فرا کل نگری ) بنا گذاشته ایم تا نسبت به ادراکات نابی که در این مجموعه داشته ایم و یقینی که حاصلمان شده است ادای دین کرده و هرگز از این راه آشتی با خدا و مسیر کمالی که یافته ایم بر نخواهیم گشت چرا که راه ، راه بی نامی اوست و همه رهروان حقیقت ناب الهی در این مسیر همسفر یکدیگر هستیم و تنها ابلیس از جنس آتش است که قسم خورده راه کسانی است که به سمت کمال و حقانیت هستند.دست همه انسانهای راستین را می فشاریم.

۳۰.۴.۸۹

هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند وانكه اين كار ندانست در انكار بماند كدامين ما است كه گويد از اين ميليارد پيكره انسان جدا مانده ز ما ، در حرم يار بي همتاي خويش است؟ نكند يارب اين حقيقت بادم است سيل پيكر هاي آدم زادگان ، همه در جمعيت انكار باشند. در پس كدامين پرده گفتگو است بين مان كه اگر بربيافتد نه شما مانيد و نه اين همه من! كجايند آن سبكبالان ساحل هاي شيدا تا بياندازد نظر بر اين حائل چنين ،گرداب گمگشتگي ما. مرحبا باد،اي تو ابليس شيرين كار بد نام سر افكنده ز جور. اي جاهل همي گشتن به دنبال خدا در بوق و كرنا! و كه سبحان الله عما يصفون. نماز عشق بر ره پويان جانب دار، عشق باز، گورا نوششان باد ، آن قيام و سجده بر خاك نمودن ها مبارك بادشان ، ديدار وجه روي دلدار در قنوت ، خندان سعادت بادتان . افسوس بر اعجاز حلقه در ميان اين همه من هاي من هاي من هايمان .در عصر تيرگي برتابيده ز خاور ، سوگند خوردگان اين طريق ناب يارب ، مانده از خم صورت كلامها ، مانده ام در ظاهر مشرك دون. و چه شنيدستا كه فرود آمد به جان سيلاب رحمت ، من در پي خويشتن بي خويشتن عبوصم. و تلخ است در لواي حقيقت ، در كنار عقده هاي رنگاميز من ، دور مانده از حرمت محرم يار بي نام .مانده در انكار خويش و هر چه هست و هر چه نيست ،جز لبخند شوخ شيطون!.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام خوشحالم که برگشتید.جالب و پر از ایهام نوشته بودید.موفق باشید

فرادرمانگر گفت...

با سلام.
اشاراتتان به اشعار معرکه بود بویژه روش اشاره به اولین غزل حافظ و کجا دانند حال ما سبکساران ساحلها.
و بسیار اشارات ظریف دیگر.
موفق باشید

ناشناس گفت...

مي دونستم برمي گردي افرين.راستي عالي بود

مهدیه گفت...

سلام.آخرین باری که در جمع دوستان جهت خرید حاضر شدم تنها چیزی که ندیدم تن واحده و وحدت و ... بود و با حالتی غمگین و پر از سئوال ایهام بدون آنکه خریدی انجام داده باشم به منزل برگشتم.واقعا وقتی منشیان و مجریان اینگونه برخوردی دارند چه توقعی از دیگران . . .