فرادرمانگری

با کسب اجازه و سلام بر استاد گرانقدرمان ،این وبلاگ بنا به وظیفه و جهت ایجاد مرهم بر درد فراق یار آغاز شد . همچنین به بررسی موانع و شناخت فرصت ها و تهدید های عرفان کیهانی ( فرا کل نگری ) بنا گذاشته ایم تا نسبت به ادراکات نابی که در این مجموعه داشته ایم و یقینی که حاصلمان شده است ادای دین کرده و هرگز از این راه آشتی با خدا و مسیر کمالی که یافته ایم بر نخواهیم گشت چرا که راه ، راه بی نامی اوست و همه رهروان حقیقت ناب الهی در این مسیر همسفر یکدیگر هستیم و تنها ابلیس از جنس آتش است که قسم خورده راه کسانی است که به سمت کمال و حقانیت هستند.دست همه انسانهای راستین را می فشاریم.

۵.۹.۸۹

ناصر خسرو قبادیانی


حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
جسته از محنت و بلای حجاز
رسته از دوزخ و عذاب الیم
آمده سوی مکه از عرفات
زده لبیک عمره از تنعیم
یافته حج و کرده عمره تمام
باز گشته به سوی خانه سلیم
من شدم ساعتی به استقبال
پای کردم برون ز حد گلیم
مر مرا در میان قافله بود
دوستی مخلص و عزیز و کریم
گفتم او را «بگو که چون رستی
زین سفر کردن به رنج و به بیم
تا ز تو باز مانده‌ام جاوید
فکرتم را ندامت است ندیم
شاد گشتم بدانکه کردی حج
چون تو کس نیست اندر این اقلیم
باز گو تا چگونه داشته‌ای
حرمت آن بزرگوار حریم:
چون همی خواستی گرفت احرام
چه نیت کردی اندر آن تحریم؟
جمله برخود حرام کرده بدی
هرچه مادون کردگار قدیم؟»
گفت «نی» گفتمش «زدی لبیک
از سر علم و از سر تعظیم
می‌شنیدی ندای حق و، جواب
باز دادی چنانکه داد کلیم؟»
گفت «نی» گفتمش «چو در عرفات
ایستادی و یافتی تقدیم
عارف حق شدی و منکر خویش
به تو از معرفت رسید نسیم؟»
گفت «نی» گفتمش «چون می‌کشتی
گوسفند از پی یسیر و یتیم
قرب خود دیدی اول و کردی
قتل و قربان نفس شوم لئیم؟»
گفت «نی» گفتمش «چو می‌رفتی
در حرم همچو اهل کهف و رقیم
ایمن از شر نفس خود بودی
وز غم فرقت و عذاب جحیم؟»
گفت «نی» گفتمش «چو سنگ جمار
همی انداختی به دیو رجیم
از خود انداختی برون یکسر
همه عادات و فعلهای ذمیم؟»
گفت «نی» گفتمش «چو گشتی تو
مطلع بر مقام ابراهیم
کردی از صدق و اعتقاد و یقین
خویشی خویش را به حق تسلیم؟»
گفت «نی» گفتمش «به وقت طواف
که دویدی به هروله چو ظلیم
از طواف همه ملائکتان
یاد کردی به گرد عرش عظیم؟»
گفت «نی»گفتمش «چو کردی سعی
از صفا سوی مروه بر تقسیم
دیدی اندر صفای خود کونین
شد دلت فارغ از جحیم و نعیم؟»
گفت «نی» گفتمش «چو گشتی باز
مانده از هجر کعبه بر دل ریم
کردی آنجا به گور مر خود را
همچنانی کنون که گشته رمیم؟»
گفت « از این باب هر چه گفتی تو
من ندانسته‌ام صحیح و سقیم»
گفتم «ای دوست پس نکردی حج
نشدی در مقام محو مقیم
رفته‌ای مکه دیده، آمده باز
محنت بادیه خریده به سیم
گر تو خواهی که حج کنی، پس از این
این چنین کن که کردمت تعلیم»

ناصر خسرو قبادیانی

۵ نظر:

ناشناس گفت...

از خبر اهدا دکترای افتخاری از دانشگاه طب سنتی ارمنستان به آقای طاهری نتیجه گرفته میشود که اخباره قبلی صدا و سیما نیز مبنی بر دروغ گفتن آقای طاهری و کلاه برداری ایشان و عمل خلافه عفت و اینکه به دروغ گفته مهندس است در حالی که تا به حال دانشگاه هم نرفته است و ...، و سایر گزارشات سیما در این زمینه بر خلاف ادعای آقای طاهری و مریدانش به دور از قرض ورزی و جهت گیریهای سیاسی و ... بوده و کاملا صحیح میباشد زیرا در غیر این صورت دلیلی نداشت که این خبر کم ارزش(اگر نگویم بی ارزش)در رسانه پخش شود! و حال دیگر هیچ بهانه یی آقای طاهری در رابطه با توضیح در مورد دروغ های خود و مهندسی جعلی خود ندارد؟ و همچنان پس از ۹ ماه بنده و دیگر شاگردان سابق ایشان منتظر توضیح هستیم!!!!!!

قصر آرزو گفت...

+1

قصر آرزو گفت...

+1

قصر آرزو گفت...

+1

توحيد گفت...

به نام بی نام او
با سلام خدمت تمامی همراهان عزیز
وبلاگ :
ebrahimezaman2.blogfa.com
فیلتر گردید. لطفا این خبر را به سایرین اطلاع و نسبت به درج وبلاگی دیگر با عنوان جدید زیر:
ebrahimezaman5.blogfa.com
در سایتها و وبلاگها و پیوندهای روزانه خود اقدام نمایید.
( دو وبلاگ دیگر و با شمارنده های 3 و 4 ایجاد گردید. ولی متاسفانه فقط صفحه اول آن و بصورت کاملا ناقص به نمایش گذارده می شود که حتی بعد از آن امکان درج مطلب جدید نیز در آن میسر نمی باشد. )
ضمنا اگر وبلاگی دیگری از دوستان فیلتر گردیده و از آدرسی جدید از آنها مطلعید آنرا اعلام تا اطلاع رسانی گردد.
با کمال تشکر و 1+ برای تمامی دوستان