به نام بی نام او
چکیده مقالهی "خدای عشق و عشق" "استاد محمد علی طاهری" تقدیم به رهروان طر یقت و تشنگان حقیقت.
گر بی خبر از خود
تو کنون رفته ای در خواب...
از درد تو آگه نشدست مست و نه هوشیار
اینک به سر وقت شداین... نغمهی بیدار
طراحی شده توسط گروه نغمهی بیدار
کلیک کنید: خدای عشق و عشق تشکر از چکاوک عزیز
۲ نظر:
بده آن مي كه كنم تا به ابد مستي ....
ای ز روی تو آفتاب خجل
وز لبت آب زندگی حاصل
عاشقان را خیال عارض تو
در شب تیره نور دیده و دل
زانکه روی تو را ز غایت لطف
برگ گل شرمسار و لاله خجل
ز آرزوی قد تو سرو سهی
خشک بر جای مانده پا در گل
ای لبت را اسیر آب حیات
وی رخت را غلام شمع چگل
از برای کمند گیسویت
رشتهی جان عاشقان مگسل
رمقی بود باقی از جانم
که تو ناگه بدو شدی واصل
وای اگر خاطرت به جانب ما
لحظهای دیرتر شدی مایل
ارسال یک نظر