فرادرمانگری

با کسب اجازه و سلام بر استاد گرانقدرمان ،این وبلاگ بنا به وظیفه و جهت ایجاد مرهم بر درد فراق یار آغاز شد . همچنین به بررسی موانع و شناخت فرصت ها و تهدید های عرفان کیهانی ( فرا کل نگری ) بنا گذاشته ایم تا نسبت به ادراکات نابی که در این مجموعه داشته ایم و یقینی که حاصلمان شده است ادای دین کرده و هرگز از این راه آشتی با خدا و مسیر کمالی که یافته ایم بر نخواهیم گشت چرا که راه ، راه بی نامی اوست و همه رهروان حقیقت ناب الهی در این مسیر همسفر یکدیگر هستیم و تنها ابلیس از جنس آتش است که قسم خورده راه کسانی است که به سمت کمال و حقانیت هستند.دست همه انسانهای راستین را می فشاریم.

۲۸.۱.۹۰

بخشی از مصاحبه با استاد در خصوص انتقادات صورت گرفته از عرفان کیهانی

بخشی از مصاحبه با استاد در خصوص انتقادات صورت گرفته از عرفان کیهانی

طريقت بدون پير معنی ندارد. مريدهاي شما هم همين نگرش را دارند؟

استاد طاهري: اصلاً عرفان کیهانی یا حلقه، به دور از جریان مريد و مراد بازي است. مرید و مراد بازی يك تشريفات است وجنبه ی فرقه گرايي دارد.

يك اصل وجود دارد که به آن اصل اصالت انديشه است. می گوییم:"انديشه مهم است نه صاحب انديشه." یا به عبارت دیگر : "پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردني است!"

در عرفان حلقه افراد ياد مي گيرند به طور مستقل انديشه را بررسي كنند و همه كساني كه با عرفان حلقه آشنا شده اند، به خوبي مي دانند کارشان تفكر و تفحص نسبت به انديشه است. اگر به دردشان خورد به كار گيرند و اگر نه پرنده مردني است و نباید جذب پرنده شوند .

اکنون نیز خوشبختانه اين جریان فرهنگی مستقل از من است . تئوری ها و تجارب مطرح شده است و در حال حا ضر توسط افراد پيش برده مي شود و بود و نبود من تأثيري در اصل جريان ندارد. کما این که من درحال حاضر من فعاليت چنداني ندارم ولي نقد و بررسي اين چارچوب در جامعه در حال انجام است . یک چارچوب فکری است كه به پيش مي رود . اگر منظور یک نظارت باشد، موضوع متفاوت خواهد بود. در هر حال شرایط کنونی نشان می دهد برای پیشرفت این جریان به وجود من نیازی نیست. یک تفكر راه خودش را باز مي كند و مثل آبي كه سرازير مي شود خودش راه خودش را پيدا مي كند و پيش مي رود. اين قانون است كه يك انديشه مطرح شود و مورد نقد و بررسي قرار گيرد و سپس افراد انتخاب كنند كه مورد بهره برداري قرار دهند يا آن را طرد كنند. در طول تاريخ خيلي تفكرات كاملاً از بين رفته اند. خيلي نظريه ها در زمينه علم يا ايدئولوژي كاملاً از بين رفته اند. خيلي تفكرات هم راهش را پيدا کرده و ادامه حيات داده است، درحاليكه افراد و صاحب آن انديشه ها مرده اند ولي فكرشان ادامه پيدا كرده است. پس وجود خود آن افراد پس از آن كه انديشه كارايي خود را نشان داد ضروري نيست .

هیچ نظری موجود نیست: