فرادرمانگری

با کسب اجازه و سلام بر استاد گرانقدرمان ،این وبلاگ بنا به وظیفه و جهت ایجاد مرهم بر درد فراق یار آغاز شد . همچنین به بررسی موانع و شناخت فرصت ها و تهدید های عرفان کیهانی ( فرا کل نگری ) بنا گذاشته ایم تا نسبت به ادراکات نابی که در این مجموعه داشته ایم و یقینی که حاصلمان شده است ادای دین کرده و هرگز از این راه آشتی با خدا و مسیر کمالی که یافته ایم بر نخواهیم گشت چرا که راه ، راه بی نامی اوست و همه رهروان حقیقت ناب الهی در این مسیر همسفر یکدیگر هستیم و تنها ابلیس از جنس آتش است که قسم خورده راه کسانی است که به سمت کمال و حقانیت هستند.دست همه انسانهای راستین را می فشاریم.

۴.۴.۹۰

گپ و گفتی بی ریا و دلسوزانه با یاران و همراهان عرفانی - با طلب خیر

کامنتی از جناب جوشقانی در وبلاگ وکیل استاد طاهری در باره خبری از آخرین وضعیت استاد
>>>>>>>>>>>>
خبر خوشی است و همه می دانیم استاد شکستنی نیست . و این نیز بگذرد .

اما در وحدت ماندن تمام اعضای این عرفان خدامحور و رعایت اصول و قواعد که همیشه از درسهای بزرگ استاد معظم بوده بر همه ما واجب است .

بوی جوی مولیان آید همی .....

ای تهران شاد باش و شاد زی که ز سوی تو ......
از درسهای بزرگ استاد در دوره هشت شعور در کلام و... بوده و هست با پستی پر پیام بنام ( من به تو گفتم ) همه حرفها و تجربیات تلخی که دوستان امروز بدست آورده اند به انتشار و سمع و نظر دوستان رسید و هنوز متاسفانه بازهم بجای قبول اشتباهات می فرمایند بخاطر استاد کلاسها و ... تعطیل. نمی دانم چرا هنوز در دوگانگی های خود اسیریم و جرات بیان اشتباهات خود را نداریم چرا نخواستیم قبول کنیم استاد با کسی تعارف ندارند ؟ چقدر پیام دهند ؟ چقدر خانم رصدی تاکید بر عدم فعالیت کلاسها و فعالیتها تاکید کردند؟ آیا ممکن نبود اگر از ابتدا به ایشان اعتماد می کردیم استاد خیلی جلوتر در بین ما بودند؟ آیا درس بزرگ و پیمان عظیم ایاک نستعین را به درکش واقف شدیم؟ و یا دست یاری به سازمانهای بیگانه دراز کردیم؟
ایجاد کمپین و... به سوء تعبیرها و اتهامات سیاسی کردن پرونده استاد منجر نشد؟ گردن شبکه منفی نیاندازیم! و دنبال دشمن و معاند نگردیم! جرات داشته باشیم و صادق! و برای درک و تجربیات دیگران هم احترام قایل شویم! سریع علم حق خواهی و .. بلند نکنیم و دیگران را متهم به سکوت و ترس و ... نکنیم!
بیائید بزرگ شویم! و کودکی را باور کنیم که طی شده! و استاد مطمئن باشیم وقتی خوشحال خواهند شد که شاگردان خود را رشد یافته ببینند! اگر این خودخواهی ها ادامه داشته باشد! کدام معرفت؟ کدام عرفان و کدام حلقه می تواند با خود خواسته های و خود عملکرده هایمان ما را نجات دهد؟ امروز نگرانی استاد حال خود نیست! حال ما هم نیست! حال تمام مردم جهان است! حتی نگران حال سلول بانها و بازجویان خود! باور ندارید؟ قبول ندارید؟ پس استاد را نشناخته ایم و درکی از رحمانیت عام خداوند نداریم و ریسمانی که به آن چنگ زده ایم را یکبار دیگر نگاه ( نظر کنیم ) نکند ریسمان الهی نباشد! درک وحدت منیت ندارد! ریسمان وحدت من و تو ندارد! من و تویی ریسمان دیگری است!

روح جمعی را فراموش نکنیم و به کار در آن ایمان داشته باشیم
امروز جهان را نظاره گریم تانکها مقابل انسانها در تمام دنیا صف می کشند یک بیماری جهانی اتفاق افتاده یک اپیدمی و فکر نمی کنید امروز همان سرآغاز جنگ تشعشعاتی است؟ و سلاح های نا کار آمد؟ انسان امروز اگر خود را نیابد دستش خالی است! و طبق فرمان خدا ظالم و جاهل به خود!

بیائیم همانند استاد عزیز نگاه اینتریونیورسالی داشته باشیم! نه شعار آن را بدهیم! باید مسئولیت اینتریونیورسالی را درک کرد و نگرشی به وسعت آن پیدا کرد نه در حد یک منطقه و یک شهر و کشور!
کار استاد فراتر از این حرفهاست ایشان گفت گفته ها را و آموخت یاددادنی ها را ( من به تو گفتم ) اما ما چه ادراکی کردیم؟

کار در روح جمعی را جدی بگیریم! غوغا می کند! و دوستان را هم دعوت به کار و تمرین در روح جمعی کنیم! که امروز بشریت نیازمند روحی آزاد و رها از هر حیله و نیرنگ دارد.
برای همه بهترینها را از ایزدمنان خواستارم
ارادتمند
جوشقانی
گل

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
در پی مسدود کردن دومین وبلاگ نقطه خاموشی توسط بلاگفا ! سومین وبلاگ تقدیم یاران و مجموعه نورانی عرفان کیهانی .
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

http://noghtekhamushi2.blogfa.com

مریم گفت...

کاش نویسنده این متن به جای منم منم گفتن حرفی برای گفتن داشت!!! و به جای کودک و خود خواه خواندن دیگران نیم نگاهی به نوشته خود نیز می کردو آنگاه قضاوت می کرد.

نویسنده در خصوص وضعیت بسیار نامساعد جسمی استاد معتقدند:خبر خوشی است و همه می دانیم استاد شکستنی نیست . و این نیز بگذرد !!!

ما هنوز تفکیک عرفان کمال و قدرت را نیز ظاهرا نمی دانیم و گمان می کنیم استاد از جنس فرا بشر است و نمیدانیم روح استاد شکستنی نیست ولی جسم شان شکستنی است و نابود شدنی.

کاش کمی از منیت هایمان کاسته می شد و به جای مخاطب قرار دادن دیگران ، خود را نیز مخاطب قرار می دادیم.

آهیمسا گفت...

بنده تمام جزوات و بخش هایی از کتاب های استاد را خواندم... حقیقت اینکه چیز خیلی جدیدی پیدا نکردم. به قول معروف گلچینی از عرفان شرق و مولانا و عرفان اسلامی و ...
در هر صورت مفید بود. بحث درمانگری برایم جالب بود. سوالم اینجاست که چطور می شود تشعشع دفاعی فرستاد و پاکسازی و این ها؟ آیا تکنیک خاصی دارد؟ آیا از ذکر خاصی استفاده می شود؟ من خیلی خواندم اما این یک مورد را به هیچ وجه متوجه نشدم. دستور کار چگونه است؟ حداقل به صورت کلی توضیح بدین.

ناشناس گفت...

مریم خانم بد نیست شما هم یه نگاهی به کامنت خودتون بندازید...