فرادرمانگری

با کسب اجازه و سلام بر استاد گرانقدرمان ،این وبلاگ بنا به وظیفه و جهت ایجاد مرهم بر درد فراق یار آغاز شد . همچنین به بررسی موانع و شناخت فرصت ها و تهدید های عرفان کیهانی ( فرا کل نگری ) بنا گذاشته ایم تا نسبت به ادراکات نابی که در این مجموعه داشته ایم و یقینی که حاصلمان شده است ادای دین کرده و هرگز از این راه آشتی با خدا و مسیر کمالی که یافته ایم بر نخواهیم گشت چرا که راه ، راه بی نامی اوست و همه رهروان حقیقت ناب الهی در این مسیر همسفر یکدیگر هستیم و تنها ابلیس از جنس آتش است که قسم خورده راه کسانی است که به سمت کمال و حقانیت هستند.دست همه انسانهای راستین را می فشاریم.

۹.۸.۹۱

آسیب شناسی داخلی مجموعه عرفان حلقه – عرفان کیهانی 2



3- توجه بیش از حد به امور هیجان انگیز به جای کسب معرفت
یکی از مسائلی که گاه توجه بیش از حدی را به سمت خود جلب کرده، موضوع تشعشع دفاعی و ویروس های غیر ارگانیک است. در هنگامه ای که بشر دچار علم زدگی شده و در دورانی که به هر امر متافیزیکی انگ خرافه و شیادی چسبانده می شود، یکی از جسارت های استاد محمد علی طاهری این بوده که به تبیین و تحلیل موضوعی چنین آمیخته با خرافات پرداخته و آنرا در دوره های آموزشی گنجانده است. اما بعضا دیده می شود که بجای بهره گیری از این مسئله برای شناخت هستی و کمک به خود و دیگران برای حرکت به سوی مراحل بالاتر، برخی از ما جذب هیجانات این موضوع شده و در همین مرحله متوقف می شویم. بارها دیده شده که افرادی در ترم هفت و هشت یا مرحله مربی گری، بیش از اشتیاق به کسب ادارکات مثبت، شناخت شهر وجودی انسان، ادارک گنجینه های اطلاعات هستی، ارتقای دید خود و دیگران و… دائما از تشعشع دفاعی و ماجراهای جدید با موجودات غیر ارگانیک سخن به میان می آورند. البته که تشعشع دفاعی مسئله ای مهم و پایه ای برای شروع حرکت است اما مطمئنا این تنها مسئله مهم نیست. یکی از نیازهای ما در مسیر حرکت معرفت جویانه، حفظ تعادل و پرهیز از ماجراجویی های غیر ضروری است. هنچنین در حالی که شاید اکثریت ما هنوز استفاده و ادراک شایسته ای نسبت به بسیاری از حلقه های مهم و آگاهی بخش نظیر گستردگی، آشتی با مرگ، بی نام، پیوند، حلقه های نماز و… نداشته ایم، این همه علاقه ما برای افزودن حلقه های جدیدی نظیر 3+ و 7- و… قدری جای اندیشیدن دارد.
4- عدم بازتاب رحمانیت
بارها دیده شده که بحث و نظر درباره مخالفان عرفان حلقه با توهین و تمسخر همراه می شود. این گونه بحث ها گاهی به تهمت هم می رسد و به عنوان مثال همانطور که برخی معاندان به سادگی و با دلایل واهی ما را شیطان پرست، کابالیست یا مادی گرا به حساب می آورند، ما هم به همان سادگی همان نسبت ها را به آنها می دهیم! درست است که در مقابل رفتارهای مخالفان بی انصاف و معاندان بدگو، جدیت هم لازم است اما فراموش نکنیم که هرگاه در فاز منفی و با روش های منفی از عرفان حلقه دفاع کنیم، درواقع در حال خدمت به شبکه منفی هستیم نه شبکه مثبت. از سوی دیگر به نظر می رسد تعصب و عدم شنیدن حرف مخالف، در میان ما بازتولید شده و اکنون برخی از ما همان حالت تعصب خشک را نسبت به عرفان حلقه پیدا کرده ایم و گویی کسی حق ندارد نقد و نظر مخالف یا حتی سوالی را نسبت به آموزه های عرفان حلقه مطرح کند.
این برخوردها تنها مختص مخالفان و معاندان نبوده  و گاه یکدیگر را نیز از قضاوت های و اتهامات بی نصیب نمی گذاریم. مشکلات و درگیری های داخلی بین برخی همراهان گاه تا مراحلی پیش رفته که به هیچ وجه شایسه عده ای از رهروان عرفان حلقه نبوده است. انداختن همه اینگونه مشکلات به گردن نیروهای نفوذی هم دردی از ما دوا نخواهد کرد. ما تا جا افتادن رحمانیت در وجود خود و بازتاب پیوسته آن به دیگران راه درازی در پیش داریم اما باید یک بهبود تدریجی در شخصیت و رفتارمان قابل مشاهده باشد.
5- ضعف در کار گروهی و سازمانی
یکی از مشکلات ما ایرانیان ضعف در کارهای تیمی و دسته جمعی است. ما همراهان نیز، همه افراد عادی جامعه ایران هستیم. کارهای گروهی ما ایرانیان بسیاری مواقع بجای همکاری برای رسیدن به اهداف مشترک، توام با رقابت و برتری جویی و به کرسی نشاندن سلیقه خود است. طبیعتا در مجموعه عرفان حلقه هم این خلق و خو مشکلاتی را ایجاد کرده و می کند. هریک از ما که در مجموعه  عرفان حلقه فعال بوده ایم، احتمالا اختلافات و تفرقه های پیش آمده در بین خرد و کلان این مجموعه را دیده ایم. خصوصا در مواقعی که استاد طاهری از میان ما غایب شدند، ضعف در روحیه کار گروهی بیشتر نمایان می شود. معمولا در این موارد هیچ یک از ما خود را مقصر به حساب نمی آوریم و تنها دیگران را به حفظ وحدت توصیه می کنیم.
شنيدم که مردان راه خدا         دل دشمنان را نکردند تنگ
مرا کی‌ ميسّر شود اين مقام                 که با دوستانم خلاف است و جنگ
در حال حاضر با قلع و قمع های انجام شده، مجوعه عرفان حلقه فاقد مرکزیت یا سازمان مشخصی است. در چنین شرایط حساسی، وحدت نباید تنها در حرف باشد. ما باید بیاموزیم که چگونه بر گرد زیربنای فکری مشترکمان دور هم جمع شویم و علارقم اختلاف سلیقه ها و روش ها، همچون مولکول های آب درس وحدت را عملی کنیم.

هیچ نظری موجود نیست: