فرادرمانگری

با کسب اجازه و سلام بر استاد گرانقدرمان ،این وبلاگ بنا به وظیفه و جهت ایجاد مرهم بر درد فراق یار آغاز شد . همچنین به بررسی موانع و شناخت فرصت ها و تهدید های عرفان کیهانی ( فرا کل نگری ) بنا گذاشته ایم تا نسبت به ادراکات نابی که در این مجموعه داشته ایم و یقینی که حاصلمان شده است ادای دین کرده و هرگز از این راه آشتی با خدا و مسیر کمالی که یافته ایم بر نخواهیم گشت چرا که راه ، راه بی نامی اوست و همه رهروان حقیقت ناب الهی در این مسیر همسفر یکدیگر هستیم و تنها ابلیس از جنس آتش است که قسم خورده راه کسانی است که به سمت کمال و حقانیت هستند.دست همه انسانهای راستین را می فشاریم.

۹.۸.۹۱

آسیب شناسی داخلی مجموعه عرفان حلقه – عرفان کیهانی 2



3- توجه بیش از حد به امور هیجان انگیز به جای کسب معرفت
یکی از مسائلی که گاه توجه بیش از حدی را به سمت خود جلب کرده، موضوع تشعشع دفاعی و ویروس های غیر ارگانیک است. در هنگامه ای که بشر دچار علم زدگی شده و در دورانی که به هر امر متافیزیکی انگ خرافه و شیادی چسبانده می شود، یکی از جسارت های استاد محمد علی طاهری این بوده که به تبیین و تحلیل موضوعی چنین آمیخته با خرافات پرداخته و آنرا در دوره های آموزشی گنجانده است. اما بعضا دیده می شود که بجای بهره گیری از این مسئله برای شناخت هستی و کمک به خود و دیگران برای حرکت به سوی مراحل بالاتر، برخی از ما جذب هیجانات این موضوع شده و در همین مرحله متوقف می شویم. بارها دیده شده که افرادی در ترم هفت و هشت یا مرحله مربی گری، بیش از اشتیاق به کسب ادارکات مثبت، شناخت شهر وجودی انسان، ادارک گنجینه های اطلاعات هستی، ارتقای دید خود و دیگران و… دائما از تشعشع دفاعی و ماجراهای جدید با موجودات غیر ارگانیک سخن به میان می آورند. البته که تشعشع دفاعی مسئله ای مهم و پایه ای برای شروع حرکت است اما مطمئنا این تنها مسئله مهم نیست. یکی از نیازهای ما در مسیر حرکت معرفت جویانه، حفظ تعادل و پرهیز از ماجراجویی های غیر ضروری است. هنچنین در حالی که شاید اکثریت ما هنوز استفاده و ادراک شایسته ای نسبت به بسیاری از حلقه های مهم و آگاهی بخش نظیر گستردگی، آشتی با مرگ، بی نام، پیوند، حلقه های نماز و… نداشته ایم، این همه علاقه ما برای افزودن حلقه های جدیدی نظیر 3+ و 7- و… قدری جای اندیشیدن دارد.
4- عدم بازتاب رحمانیت
بارها دیده شده که بحث و نظر درباره مخالفان عرفان حلقه با توهین و تمسخر همراه می شود. این گونه بحث ها گاهی به تهمت هم می رسد و به عنوان مثال همانطور که برخی معاندان به سادگی و با دلایل واهی ما را شیطان پرست، کابالیست یا مادی گرا به حساب می آورند، ما هم به همان سادگی همان نسبت ها را به آنها می دهیم! درست است که در مقابل رفتارهای مخالفان بی انصاف و معاندان بدگو، جدیت هم لازم است اما فراموش نکنیم که هرگاه در فاز منفی و با روش های منفی از عرفان حلقه دفاع کنیم، درواقع در حال خدمت به شبکه منفی هستیم نه شبکه مثبت. از سوی دیگر به نظر می رسد تعصب و عدم شنیدن حرف مخالف، در میان ما بازتولید شده و اکنون برخی از ما همان حالت تعصب خشک را نسبت به عرفان حلقه پیدا کرده ایم و گویی کسی حق ندارد نقد و نظر مخالف یا حتی سوالی را نسبت به آموزه های عرفان حلقه مطرح کند.
این برخوردها تنها مختص مخالفان و معاندان نبوده  و گاه یکدیگر را نیز از قضاوت های و اتهامات بی نصیب نمی گذاریم. مشکلات و درگیری های داخلی بین برخی همراهان گاه تا مراحلی پیش رفته که به هیچ وجه شایسه عده ای از رهروان عرفان حلقه نبوده است. انداختن همه اینگونه مشکلات به گردن نیروهای نفوذی هم دردی از ما دوا نخواهد کرد. ما تا جا افتادن رحمانیت در وجود خود و بازتاب پیوسته آن به دیگران راه درازی در پیش داریم اما باید یک بهبود تدریجی در شخصیت و رفتارمان قابل مشاهده باشد.
5- ضعف در کار گروهی و سازمانی
یکی از مشکلات ما ایرانیان ضعف در کارهای تیمی و دسته جمعی است. ما همراهان نیز، همه افراد عادی جامعه ایران هستیم. کارهای گروهی ما ایرانیان بسیاری مواقع بجای همکاری برای رسیدن به اهداف مشترک، توام با رقابت و برتری جویی و به کرسی نشاندن سلیقه خود است. طبیعتا در مجموعه عرفان حلقه هم این خلق و خو مشکلاتی را ایجاد کرده و می کند. هریک از ما که در مجموعه  عرفان حلقه فعال بوده ایم، احتمالا اختلافات و تفرقه های پیش آمده در بین خرد و کلان این مجموعه را دیده ایم. خصوصا در مواقعی که استاد طاهری از میان ما غایب شدند، ضعف در روحیه کار گروهی بیشتر نمایان می شود. معمولا در این موارد هیچ یک از ما خود را مقصر به حساب نمی آوریم و تنها دیگران را به حفظ وحدت توصیه می کنیم.
شنيدم که مردان راه خدا         دل دشمنان را نکردند تنگ
مرا کی‌ ميسّر شود اين مقام                 که با دوستانم خلاف است و جنگ
در حال حاضر با قلع و قمع های انجام شده، مجوعه عرفان حلقه فاقد مرکزیت یا سازمان مشخصی است. در چنین شرایط حساسی، وحدت نباید تنها در حرف باشد. ما باید بیاموزیم که چگونه بر گرد زیربنای فکری مشترکمان دور هم جمع شویم و علارقم اختلاف سلیقه ها و روش ها، همچون مولکول های آب درس وحدت را عملی کنیم.

آسیب شناسی داخلی مجموعه عرفان حلقه – عرفان کیهانی



آسیب شناسی داخلی مجموعه عرفان حلقه – عرفان کیهانی
چند سالی است که مجموعه عرفان حلقه آماج انواع تهاجمات و اتهامات قرار گرفته است. مخالفان این جریان بارها پا را از حد نقد اندیشه فراتر گذاشته، هر آنچه خواسته اند به هم بافته و در خیال خود هر قبایی را به تن عرفان حلقه پوشانده اند. صاحب این قلم از جمله صدها هزار انسانی است که به جای کفایت کردن به شایعات اینترنتی، اندیشه های ارائه شده از سوی استاد محمد علی طاهری را در زندگی خود به کار بسته، آثار آن را در کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت دیده، و اکنون معرفی این اندیشه به همنوعان جستجوگر را وظیفه خود می داند.
شدت اتهامات و انتقادات غیر اخلاقی وارد شده به عرفان حلقه موجب شده است تا ما همواره در مقام دفاع و رفع اتهام از مجموعه خود برآییم. حال آنکه هر مجموعه ای از انسان ها دارای ایراداتی واقعی هم هست که ب تفاوتی نسبت به این ایرادها و نقاط ضعف می تواند در بزنگاه ها و نقاط حساس بسیار گران تمام شود. صحبت از مشکلات این مجموعه کار دشواری است. در مجموعه عرفان حلقه افراد بسیاری بدون چشم داشت، وقت و حتی زندگی خود را وقف پیشبرد این جریان فکری کرده و مخاطرات احتمالی ایجاد شده برای آنرا هم پذیرفته اند. لذا در ابتدا ذکر می شود که هدف تخریب یا دادن بهانه به دست دشمنان یا کم اهمیت جلوه دادن تلاش های همراهان نیست؛ اما طبیعتا ما همه انسانیم و هیچ جریان انسانی در جهان دو قطبی نمی تواند از اشتباه مصون باشد. از سوی دیگر هر از گاهی همراهان عرفان حلقه صحبت از ایرادات و نابسامانی های درونی کرده اند، اما نوعی پراکندگی و مقطعی بودن در بیان ایراد ها وجود دارد. با کمال تشکر از تمامی تلاش گران این مجموعه، در اینجا به جمع بندی آسیب های وارد شده تا آنجا به نظر رسیده است، پرداخته خواهد شد. تلاش می گردد تا در حین ذکر نقاط ضعف عملکردهای ما همراهان، هدف «آسیب شناسی» باشد نه عیب جویی و تفرقه افکنی.
1- ظهور و بازتولید احساس برتری نسبت به دیگران
استاد محمد علی طاهری بارها تاکید کرده اند که از ترفندهای شیطان ایجاد حس برتری در هر گروهی نسبت به گروه های دیگر است. در طول تاریخ، دلبستگان هر مسلک و اندیشه و مرامی خود را انسان برگزیده دانسته و سپس به دیگران به چشم افراد غافل و گمراه نگاه کرده اند. به تعبیر استاد ما نخستین درس را از این عملکرد منفی ابلیس می گیریم که وقتی به او گفته شد تا بر آدم سجده کند، گفت «انا خیر منه».
این نخستین خطری است که هر گروه و مرامی را تحدید می کند تا با افتادن به دام خود بزرگ بینی، به جای ایجاد وحدت در جهان هستی، عملا در راستای برتری جویی و ایجاد تفرقه در جامعه انسانی حرکت کند. چنین تصوراتی به صورت ناخود آگاه و تدریجی در همه ما انسان ها شکل می گیرد. احساس اینکه چون ما در کلاس های عرفان حلقه شرکت کرده ایم و کارت و پایان نامه آنرا گرفته ایم، پس خود به خود جزو لشکریان شبکه مثبت محسوب می شویم و افراد غیر همراه متمایل به شبکه منفی اند، احساس خطرناکی است. این احساس برتری تنها نسبت به سایر اندیشه ها ایجاد نمی شود بلکه گه گاه در میان همراهان نیز مشکلاتی ایجاد کرده است. حقیقت آن است که تشعشع مثبت وجودی و رفتار رحمانی هریک از ما است که ما را زیر علم الهی قرار می هد نه داشتن هیچ عنوان، سابقه یا پایان نامه ای.
2- عدم درک بار رسالت و مشغول شدن به روزمرّگی ها
اندیشه ما بر این است که راه حق در نهایت پیروز است و بشریت از امتحان حساس دوران کهنسالی سربلند بیرون خواهد آمد. اما این اطمینان به پیروزی حق در عین مفید و امیدبخش بودن، مشکل زا نیز شده است. بسیاری از ما تلاش شایسته در این راه از خود نشان نمی دهیم و تنها به استفاده از حلقه ها برای بهبود زندگی خود و اطرافیان خود مشغولیم. درست است که چندین میلیون نفر از ما در کلاس های عرفان حلقه در داخل و خارج از ایران شرکت کرده ایم اما چه تعداد از ما حاضر شده ایم بار رسالتی را نیز بر دوش بگیریم؟ از هزاران شاگرد مستقیم استاد طاهری و چند میلیون شاگرد غیر مستقیم نسل دوم و سوم، چند درصد در عمل تنها به صورت گذری از این اندیشه عبور کرده ایم و دوباره مشغول همان دلمشغولی های زندگی روزمره و همیشگی شده ایم؟ به عنوان مثال زمانی که با دستگیری استاد عزیر ما، فشارها بر مجموعه شدت گرفت، تصور ما بر این بود که:
گر حکم شود که مست گیرند           در شهر هر آنکه هست گیرند
اما در پای نامه ای که به قصد جمع آوری یک میلیون امضا نوشته شده بود پس از گذر هفته ها چند امضا جمع آوری شد؟ حال آنکه تعداد شاگردان عرفان حلقه بسیار بیش از آن بود و امضای یک نامه اینترنتی نیز هیچ خطری برای هیچ کسی نداشت. پس نباید درباره توانایی بالقوه حال حاضر خود دچار غرور بیش از حد شویم.
اندیشه عرفان حلقه برای نخستین بار حلقه های رحمانیت الهی و هوشمندی الهی ایجاد کننده جهان هستی را معرفی عمومی نموده و کاربرد آنرا نیز عمومی و انسان شمول کرده است. تصور نگارنده بر آن است که چنین روش و منشی توانایی ایجاد جهشی مثبت در تمدن بشری را دارد اما تصور ایجاد این جهش بدون رنج زحمات، تحمل سختی ها، پایداری در دوراهی های پر خطر، قرار گرفتن در شعب ابی طالب ها و… تصور ساده انگارانه ای خواهد بود. در بیشتر جریان های حق طلب تاریخی اکثریت انسان ها جزو مردودین قرار گرفته اند و صاحب این قلم از این جهت برای خود نگران است.

az weblage yek dooste delsooz

۲۵.۴.۹۱

خلاصه ای از بحث جنگ تشعشعاتی


خلاصه ای از بحث جنگ تشعشعاتی 
بشر (از انسان اولیه تا انسان آخر) عصرهای مختلفی را طی می کند. (در اینجا فقط زندگی دنیا مد نظر است)

انسان اولیه در عصر اعداد زندگی می کرد. عصر اعداد به معنی عصر ارزیابی محیط اطراف برای مثال شناخت گیاهان بوییدن آنها، خوردن میوه ها، شناخت رنگ ها و
پس از آن بشر وارد عصر قوانین شد و احکام و قوانین حاکم بر هستی را شناخت برای مثال شناخت قانون جاذبه، قانون برنولی و

اکنون بشر در آستانه عصر هوشمندی قرار دارد و کم کم همه با هوشمندی حاکم بر هستی آشنا می شوند.هنگامی که وارد عصر قوانین شدیم با هزاران قانون روبرو گشتیم و آنها را شناختیم،اما در عصر هوشمندی بشر با دو هوشمندی آشنا می شود. هوشمندی + و هوشمندی
اما ما حصل دو هوشمندی + و با هم در تضاد هستند بنابراین برخی افراد به سمت هوشمندی منفی می روند و عده ای به سمت هوشمندی مثبت. خود این دو شبکه هیچ جنگ، تداخل و تضادی با هم ندارند و نقش الهی خود را ایفا می کنند اما پیروان و طرفداران آنها با هم تقابل خواهند داشت و در این هنگام بزرگترین تقابل بشر رخ می دهد. که به این عصر زمان آخر می گوییم.
مرحله اول این تقابل جنگ های تشعشعاتی ست، این جنگ ها با ابزار تفنگ و توپ و بمب و نیست. همانند وضعیت جاری که فردی طلسمی را جاری می کند و فرد دیگری آن را خنثی می کند و اما بسیار وسیع تر و در سطحی بسیار بزرگتر و عظیم تر و این اتفاق ها تا جایی پیش می روند که در نهایت منجر به ظهور دو نماینده خواهد شد. دو انسان به عنوان نماینده های شبکه منفی و مثبت، در تمام مکاتب به آنان اشاره شده است. ما شیعیان نماینده شبکه مثبت را با نام مقدس امام عصر (عج) می شناسیم و نماینده شبکه منفی را دجال می نامیم.

نماینده شبکه منفی خود را به دروغ نماینده شبکه مثبت معرفی می کند و در ظاهری فریبنده و نورانی و با قدرت نمایی و فریب مردم ظاهر می شود و از کثرت و قدرت می گوید. دجال با معرکه گیری ها و قدرت نمایی ها افراد زیادی را دور خود جمع می کند. و شاید این بزرگترین آزمون بشر باشد که از دجال دوری کند و امام عصر حقیقی (عج) را شناسایی نماید

در انتهای این تقابل همانگونه که وعده داده شده است پیروزی با حق است و افراد زیر پرچم شبکه مثبت پیروز خواهند شد و پس از آن بشر در عصر طلایی حرکت می کند. زمانی که هر دو هوشمندی + و را بطور کامل شناخته است. عصری که بشر جامعه ای را تجربه خواهد کرد که روی شعور عشق حرکت می کند.

۱۶.۳.۹۱

کتب استاد بزرگ


تصویر به اندازه 3% (705x525) کوچک شده است. برای دیدن تصویر در اندازه واقعی (720x536) روی این نوار کلیک کنید. برای باز شدن در پنجره جدید روی تصویر کلیک کنید.
[تصویر:  1338672169.jpg]

Faradarmani

چند نکته

چند نکته در مورد بحث های موجود به ذهنم رسید که بد نیست همسفران هم مطلع بشند و دوستان دیگه هم اگر اشکالی دیدن اصلاحشون کنند و اگر چیزی به نظرشون رسید بهش اضافه کنند.
شاید آخر سر یه نقدی ازش دراومد:
اکثر بزرگان دولتی حاضر در جمع منافاتی در این مسئله با موازین دینی ندیدند.
ترس معاندین مشهود بود از این مسئله که دیگر کسی از طاغوتشان فرمان نمی برد و اذعان داشتند که حتی خانواده ی خودشان به این مجموعه گرویدند و مصرانه بر عقاید خود پایبند هستند که این مسئله باعث حتی تحت فشار قرار گرفتنشان از طرف خانواده برای تهیه ی کتابها، مقالات، آموزه ها و درس های جدید استاد شده است که این خود نشانه ی بزرگی از پیروزی حق بر باطل است. همچنان که در زمان پیامبر عده ای در محافل صحبتی پیامبر سر و صدا می کردند تا سخنان پیامبر به گوش افراد نرسد، درحالیکه این سخنان بر دل افراد می نشست نه بر گوششان.
متفق القول بر این عقیده اند که، شدیدا فراگیر شده و بایستی هرچه زودتر جلوی انتشار آن گرفته شود.
عده ای که استاد خودشان آنها را ابن ملجم های زمان خواندند؛ که به اسم دین در مقابل دین می ایستند؛ به نام حق در مقابل حق می ایستند و ... دوباره در چنین جمعی حاضر شدند آنهایی که همچون دشمنان برزگان دینی در مقابل حق و حقیقت، صرفا به خاطر جاه طلبی و مال و مقام دنیوی ایستادند و حتی به جویی هم نرسیدند.
همه ی معاندین براین عقیده اند که این مسئله بایستی توسط خودشان و به قولی از طریق مراجع زیر ربط به پیش رود. به عبارتی اگر این ع.ر.ف.ا.ن می خواهد به پیش رود باید توسط فلانی ها و به شیوه فلانی ها پیش رود. همان کاری که با خلافت حضرت علی (ع) کردند و گفتند اگر می خواهی باشی باید بر اساس قوانین و خواسته های ما باشی که استادمان همچون علی (ع) از پذیرفتن آن سرباز زد و فرمودند که: "ما که از گفته های خودمون برنمی گردیم [چون حق برگشتنی نیست] و اونها باید بیان و تحقیق کنند و قبول" ما همچنان برحرف خود هستیم.
از این همه کاپ و مدال و به قول خودشان شهرتی که استاد بصورت جهانی کسب کرده اند؛ دچار ترس شده اند که چرا امثالشان تا به حال نتوانسته اند حتی ذره ای را نصیب خود کنند که، به قول خود استاد اگر چیزی ریشه و اساس داشته باشد و شعور مثبت، حتما همه دور اون جمع می شن چون همه دنبال حقیقت هستند و ...
در نهایت هم در زمان هایی که پاسخی برای طرفداران این مجموعه پیدا نمی کنند؛ روش قدیمی خود را پیش می گیرند و با "روش نقد با نقد" در مقابل فرد ایستاده و سعی در تخریبشان دارند.
خیلی ها از جمله منشی جلسه در حدی نبود که در آن مقام باشد چرا که به هیچ وجه مساوات رو در برخورد با افراد از لحاظ لفظی و رفتاری نداشت؛ اذعان دارند که خیلی نقد ها دارند. اصلا عده ای که دعوی ی گمراه شدن جوانان را دارند چرا نمی توانند این ع.ر.ف.ا.ن را نقد کنند و منافاتی با موازین دینی در آن بیایند و این جوانان را از گمراهی درآوردند؟ جواب ساده هست: چیزی وجود ندارد و یا بهتره بگیم سواد چنین نقدی رو ندارند. کدامیک از این معاندین به صورت کاملا محقق وارد این ماجرا نشده اند که عاشق این وادی نشوند و یا نتوانند به خوبی قضاوت کنند. حتی خود جناب لاریجانی که دعوی ی انحراف را دارند با آن سواد و ... چرا حرفی برای نوشتن؛ نقدی برای ارائه و ... ندارند؟
این موارد گوشه ای از نکات موجود در جلسه بود که به ذهن این حقیر رسید.
انشاءلله که دوستان کامل تر کنندش
+1

شباهت بازپرسان پرونده با فراماسونرها

شباهت بازپرسان پرونده با فراماسونرها 
امروز یکی از دوستان به نکته بسیار ریزی اشاره کرده بودند که می تونه برای خود معاندان که چشم و گوش بسته در اختیار عوامل مافیایی هستند خیلی خوبه باشه که همین امروز تا دیر نشده توبه کنند و برگردند.


این تصویر مهر بازپرسان پرونده رو نشون میده که کاملا شبیه هرم فراماسونرها و ایادی اونها یعنی شیطان پرستان بوده رو بوضوح نشون میده.



[تصویر:  1338935633.jpg]


جالبه که بدونین جلسه اخیر معاندین و دکتر منصوری لاریجانی در اتاقی برگزار میشه که نماد " X " و نماد معروف " پرگار ایستاده و واژگون و ... " فراماسونرها در گوشه گوشه اتاق به چشم میخوره و برای همین هستش که اکثر این آقایان با چشمانی بسته و گوشهایی ناشنوا و دلی سیاه و تاریک در تسخیر شبکه منفی بوده فقط و فقط گفته های آنها را که بر قلب تسخیر شده ی شان مینشاند و بر زبان الکنشان جاری میسازد را می گویند و می گویند فقط من درست می گویم ولاغیر.

برای همین است که استاد با رحمانیت تمام الهی می فرمایند : حتی با معاندان هم با رحمانیت برخورد کنین چون من اکنون متوجه شدم که آنها در تسخیر هستند و نمی دانند که چه می گویند و این ما هستیم که باید آنها را از این منجلاب نجات دهیم نه اینکه بدتر آنها را از خودمان دورتر سازیم.
با امید به یاری حق

روز پدر نوشته ما طاهری

داشتم فکر می کردم که چرا تولد حضرت علی (ع) شده روز پدر ؟؟؟

واسه من که یه دلیل نیومد
حکمتی داشته واسه خودش

حضرت علی (ع) پدر خیلی ها بوده، به خیلی ها راه رو نشون داده، خیلی ها رو از گرسنگی مادی و روحی نجات داد، در کل بگیم پدری کرده واسه بشریت در دوران خودش و آینده ، حالا هم این پدری در دورانی که خودش نیست؛ هنوز پابرجاست.

شاید یه تعداد بگن آخه روز مرد هم هست.

آره تو زمان خودش یه مرد پیدا شد که پیغام پیغمبرش رو لبیک گفت. یه مرد پیدا شد که بین اون همه دورویی ها تک رو بود و مرد و گفت راه اینه و چاه اونه.

حالا بیاییم به پدر و مرد خودمون که علاوه بر مردی و پدری، استاد بشریت کنونی و آینده است.

استادی که راه و چاه رو نشون داد؛ بین همه ی دورنگی ها، تک رنگ موند و گفت حقیقت اینه و خیلی از ما مدیون مردی، پدری و استادیش هستیم. مردی که دستاش پر بود از آگاهی که همه اونها رو بدون منت و کم و کاست در اختیارمون گذاشت که من و تو امروز بدونیم از کجا اومدیم و چرا اومدیم و می خوایم به کجا بریم.

حالا می تونیم بگیم:

مرد من، پدر من، استاد من و .... 

روزت مبارک

۶.۳.۹۱

دانلود مجلات

مربی عرفان کیهانی و چند توصیه

ضمن تبریک به همه رهروان این راه نورانی و شگرف باید به عرض برسانم 

در دوران غیبت خورشید همه ما مربیان و انشاالله همه رهپویان کمال ، امانت داران مجموعه بوده و هستیم. 
مربی باید مطالب را به ساده ترین شکل ممکن در اختیار حقیقت جویان قرار داده و به دور از هر گونه منیتی  دیگران را نیز بر سر این خوان گسترده دعوت نماید .
 چراکه همه میهمانان این عرش عظیمیم و صاحب خانه ذات مقدس اوست.

همراهان ارزشمند تنها و برترین سند مطالب عرفان را از خود استاد توسط  سی و دی وی دی های مختلف ایشان بخواهید. و باز هم تاکید نمایم ما فقط امانت داریم و خادم این عشق شورانگیز.

از آنجا که به دلایل مخالفت های اطراف دفاتر مجموعه تعطیل است و کمیته های بازرسی و نظارت فعلا وجود ندارند.پس بهوش باشید و اصول مطالب ارائه شده توسط مربی را با اصول تاکید شده استاد اخلاق و عرفان مقایسه نمائید .
در صورت بروز و یافتن شکاف های محسوس کلاس خود را تغییر داده و آنرا به یاران خود نیز سفارش نمائید .

منبع : وبلاگ مربیان عرفان کیهانی

شمس منی، جان منی، چراغ راهم تویی

شمس منی، جان منی، چراغ راهم تویی

هم صفا هم وفا ،باده ده جان دربلا تویی

اب ده این کویر جان مرا، اب تویی صفاتویی

راه مرا صفا بده ،جان مرا نوا بده ،چشم مرا بازنما

مرد خدا شمس منی راه مرا نور ازخدا بده